در مورد رفتار های خودکشی در نوجوانان چه می دانیم؟ تا حدودی تعجب آور است که مطالعات سیستماتیک کمی برای پرداختن به این موضوع وجود داشته است. در مقاله مهمی که اخیراً در ژورنال JAMA – Psychiatry منتشر شده است، ران کسلر و همکارانش نتایج اولین مطالعه ملی رفتارهای خودکشی غیرکشنده در نوجوانان آمریکایی بین سنین 13 تا 17 سال را گزارش کردند. مهم است که تأکید شود این مقاله بر رفتارهای خودکشی غیر کشنده متمرکز شده است. در بزرگسالان، افرادی که خودکشی کامل می کنند اغلب ویژگی های متفاوتی نسبت به افرادی که رفتارهای خودکشی غیر کشنده دارند از خود نشان می دهند. بنابراین، در حالی که مطالعات روی افراد دارای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در درک این رفتارهای پیچیده بسیار مفید است، آنها لزوماً پیش بینی نمی کنند که چه کسی خودکشی کامل خواهد کرد.
در ادامه به سوالاتی از رفتارهای خودکشی در نوجوانان پاسخ خواهیم داد:
رفتارهای خودکشی در بین نوجوانان چقدر رایج است؟
در این مطالعه، حدود 12 درصد افکار خودکشی را گزارش کردند، یعنی افکار خودکشی را تجربه کرده بودند. حدود 4% تا آنجا پیش رفته بودند که برنامه هایی را برای چگونگی خودکشی طراحی کردند. و حدود 4.1 درصد اقدام به خودکشی غیرکشنده کرده بودند. زنان بیشتر از مردان هر یک از این رفتارها را نشان دادند. (این برخلاف خودکشی کامل است که در مردان بیشتر از زنان اتفاق می افتد.)
چه زمانی چنین رفتارهایی ایجاد می شود؟
افکار خودکشی، برنامه ریزی ها، و تلاش های غیر کشنده قبل از 10 سالگی نادر بود. شیوع افکار خودکشی در سنین 10 تا 12 سالگی به آرامی افزایش یافت و پس از 12 سالگی با سرعت بیشتری افزایش یافت. شیوع برنامه های خودکشی و غیر کشنده اقدام به خودکشی تا سن 12 سالگی خیلی بالاتر از سطح پایه افزایش پیدا نکرد.
افکار درباره خودکشی با چه سرعتی به سمت برنامه ها یا تلاش ها پیش می روند؟
هنگامی که چنین پیشرفتی رخ می دهد، معمولاً ظرف یک سال پس از شروع افکار خودکشی اتفاق می افتد. به عبارت دیگر، هنگامی که یک فرد جوان افکار آسیب رساندن به خود را ایجاد می کند، پیشرفت، اگر چنین پیشرفتی رخ می دهد، نسبتاً سریع رشد می کند. تعداد افرادی که افکار خودکشی داشتند که در عرض چند هفته یا چند ماه پیشرفت کرده بودند، در این مقاله گزارش نشده است.
آیا بیشتر اقدامهای غیرکشنده خودکشی در نوجوانان برنامهریزی شدهاند یا اقدامات غیرمنتظره و تکانشی هستند؟
حدود 60 درصد از تلاشهای غیرکشنده در افرادی رخ میدهد که برنامهریزی کرده بودند. 40 درصد دیگر برنامه ریزی نشده بودند.
آیا نوجوانانی که رفتارهای خودکشی دارند، سابقه بیماری روانی قبلی دارند؟
بله، حدود 90٪ با افکار خودکشی یک اختلال قابل تشخیص داشتند و بیش از 96٪ از کسانی که اقدام به خودکشی غیرکشنده کردند حداقل یک اختلال قابل تشخیص داشتند. این با یافتههای بزرگسالان، از جمله بزرگسالانی که خودکشی کردهاند، در حالی که بیش از 90 درصد دارای اختلال روانپزشکی قابل تشخیص هستند، مطابقت دارد.
شایع ترین اختلال روانپزشکی مرتبط با رفتارهای خودکشی نوجوانان چیست؟
همانطور که برای خودکشی کامل صادق است، اختلالات افسردگی شایع ترین بودند. حدود 57 درصد از نوجوانانی که افکار خودکشی داشتند، حدود 70 درصد از کسانی که برنامه هایی برای خودکشی داشتند و حدود 76 درصد از کسانی که اقدام به خودکشی غیر کشنده کردند، دارای اختلال افسردگی بودند. با این گفته، بسیاری از اختلالات روانپزشکی مختلف با افزایش خطرات رفتارهای خودکشی در نوجوانان این نمونه همراه بود. این اختلالات شامل اختلالات فوبی، اختلالات سلوک، اختلالات مصرف مواد، اختلالات خوردن و غیره بود. این مطالعه رابطه بین بیماری های روان پریشی مانند اسکیزوفرنی و افکار خودکشی را ارزیابی نکرد.
آیا نوجوانان دارای رفتارهای خودکشی از خدمات سلامت روان بهره مند می شوند؟
در این مطالعه، بیش از 80 درصد با افکار خودکشی، 87 درصد با برنامه و 94 درصد با تلاش، نوعی خدمات دریافت کردند. برخی از این خدمات توسط متخصصان بهداشت روان ارائه شده است. بقیه مدرسهای بودند. و تعدادی نیز از طریق نظام پزشکی عمومی ارائه شد. نکته مهم این است که اکثر نوجوانانی که در نهایت رفتارهای خودکشی داشتند، قبل از رفتار خودکشی برای خدمات بهداشت روانی دیده شدند. در این مطالعه دریافت خدمات لزوماً به معنای دریافت درمان نبود.
اگر افکار خودکشی دارید، برای حمایت و کمک از یک مشاور آموزش دیده از طریق ما میتوانید ارتباط داشته باشید.
خط پایانی: اقلیت قابل توجهی از نوجوانان افکار خودکشی را توسعه می دهند. وقتی چنین افکاری ایجاد می شود، نوجوان ممکن است به سمت برنامه ریزی یا اقدام به خودکشی پیش رود. هنگامی که چنین پیشرفتی رخ می دهد، معمولاً ظرف یک سال پس از شروع ایده های خودکشی اتفاق می افتد. بسیاری از این نوجوانان قبل از ایجاد رفتارهای خودکشی خدمات بهداشت روانی دریافت می کنند، اما کیفیت چنین خدماتی می تواند بسیار متفاوت باشد. از آنجایی که درمان بسیاری از اختلالات روانپزشکی مرتبط می تواند دشوار باشد، توجه بالینی باید به افرادی که افکار خودکشی دارند اختصاص داده شود. اگر بخواهیم اقدام به خودکشی و خودکشی کامل را در این جمعیت کاهش دهیم، تحقیقات بیشتری در مورد علل این رفتارها و درمانهایی لازم است که ممکن است به این جوانان در حال مبارزه کمک کند.